۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

من با كلك اومدم

سلام
چند روز بود كه مي خواستم وبلاگم را به روز كنم ولي نمي شد. وقتي هم اومدم سروقتش ديده به به بلاگر بيچاره بلا اومده سرش . و ما هم از بلاگر بيچاره تر . مونديم چه جوري وبلاگمون را ادامه بديم . داشتم تصميم مي گرفتم كوله بارم را جمع كنم برم بلاگفا ، كه يكي از دوستان يك نرم افزار كلكي بهم داد و فعلا باهاش خوشم. تا ببينيم بعد چه بلايي به سرمون مي ياد.
مي خواستم اين پست را با خبرهاي خوشي كه از دوستان مهاجر گرفته بودم آغاز كنم كه نگذاشتند.
اول از همه اميدوارم ويزاي كارنو (از كيف تا مونترال ) و يادداشت هاي يك بيگانه زودتر بياد چون مديكالشون را دادند و منتظرند. بعد هم تبريك مي گم به دوست خوبم نلي كه مديكالش اومده و هم در مصاحبه گرين كارت آمريكا برنده شده . ثناي عزيز هم از وبلاگ در راه كانادا نامه مديكالش را در روز پرستار دريافت كرد و باعث خوشحالي من شد. در آخر هم ويزاي مهرداد و مهساي عزيز از وبلاگ سلام كانادا ( كه من سردسته اين لشگر فدرالي ها مي دونمشون ) اومد و ما را واقعا خوشحال كرد. يه دوست ديگه از وبلاگ روياي كانادا هم نامه مديكالش اومد كه البته بعد از گذشت 256 روز از ارسال مدارك به دمشق. براي اين دوستان آرزوي موفقيت مي كنم و از دوستاني كه هنوز ما رو خوشحال نكردند هم مي خوام كه سريعتر دست به كار بشوند.
اميدوارم بازم بتونم يه پست ديگه بگذارم و يه خبر جديد بدم.
بدرود

گرچه افتاد ز زلفش گرهي در كارم
همچنان چشم گشاد از كرمش مي دارم


۱ نظر:

محبوبه گفت...

سلام عزیزم
من بعد از شرمندگی زیاد اون اشکال رو که اشاره فرمودین اصلاح کردم جیگر.
چه خوشحال شدم وقتی دیدم وبلاگت سر جاشه خانومی.
چه کار ما رو راحت کردی که اینا رو نوشتی . حالا ما تازه فهمیدیم کی تو چه وضعیتیه. امیدوارم مال تو هم همین روزها بیاد عزیزم.
شاد باشی