۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

كتاب براي يادگيري لغات آيلتس

سلام
يكي از دوستانم يك كتاب خوب براي آيلتس معرفي كرده بود كه من هم خريدم و الان مشغول خوندنش هستم. به نظرم اين كتاب چند تا حسن داره ، اولا اين كتاب از انتشارات كمبريج و خودش روش نوشته كتابهاي كمبريج براي آزمونهاي كمبريج ، دوما لغات را از نظر موضوعي دسته بندي كرده و در متن هاي ريدينگ و تمرين هاي جاخالي آموزش داده ، سوما اين كتاب سي دي هم داره و با ليسنينگ هايي كه آورده يادگيري را خيلي جذاب كرده .آخرين مزيت اين كتاب جديد بودنشه كه اولين بار در سال 2008 منتشر شده است.
Vocabulary for IELTS Pauline Cullen
اين كتاب را اگر از انتشارات جنگل بخريد با تخفيف 2500 تومان مي شه ولي به نظرم ارزشش بيشتر از اينهاست. من هرچي جلوتر مي رم كلي لغت و عبارت هاي جديد ياد مي گيرم علاوه بر اينكه هر چي از قبل بلد بودم هم دوره مي شه.
در چند درس آخر كتاب هم نكاتي در مورد رايتينگ آكادميك و جنرال نوشته شده كه من هنوز بهش نرسيدم.

به اميد موفقيت همه در آيلتس جنرال و آكادميك.

اي دل اندر بند زلفش از پريشاني منال
مرغ زيرك گر به دام افتد تحمل بايدش
تكيه بر تقوا ودانش درطريقت كافري است
راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

آخرين روز دي ماه

سلام
امروز آخرين روز دي ماه سال 88 است . ولي هوا كه هنوز خيلي سرد نشده ، دماي هوا در روز حدود 12 تا 15 درجه مي رسه ولي عصرها ناگهان سرد مي شه ، خود اين سرد و گرم شدن ها موجب شده كه من و آقاي همسر به ترتيب سرما بخوريم كه البته خداروشكر خفيف بود و با يك روز استراحت در منزل بهتر شديم.
در ضمن امروز عصر با همكاران شركت براي انجام ماموريت مي ريم مشهد ، اين سفر تا جمعه بعد ازظهر طول مي كشه . از يك طرف خوشحالم كه امام رضا باز هم مرا طلبيد و امسال هم دوبار ايشان را زيارت كردم و از طرف ديگر ناراحتم چون خيلي خيلي دلم براي آقاي همسر تنگ مي شه. البته اين چندمين بارمه كه به ماموريت مي رم ولي انگار هر دفعه جدايي برام سخت تر مي شه. باز هم خدا رو شكر كه دوست خوبم همراهم است و اونجا تنها نيستم.
بهرحال اميدوارم اين سفر ما هم به خوبي و خوشي بگذره و مهمتر اينكه حاجت هايم هم مستجاب بشه . الهي آمين
از دوشنبه اين هفته هم دوره جديد يوگا شروع شد با معلم جديد كه من ازش خيلي خوشم اومد. معلم يوگا مي گفت تاثير يوگا علاوه بر آرامش روح و بالابردن تمركز، بر جسم هم هست و موجب شادابي پوست و جوانتر ماندن هم مي شود. ( از اين قسمتش خيلي خوشحال شدم)
تجربه اين بارريلكسيشن من با موسيقي مخصوصي كه همرا با صداي پرندگان بود و عطر عود صندل فضاي كلاس رو پر كرده بود ، خيلي جالب بود. من خودم را در جنگل بسيار سرسبزو زيبايي ديدم كه در خت ها بسيار بلند بودند و اشعه هاي آفتاب به زحمت به درون نفوذ مي كرد. من دست آقاي همسر را گرفته بودم و باهم لبخند زنان قدم مي زديم. خيلي رومانتيك و آرامش بخش.
دلم مي خواد واقعا توي اين جنگل باشم شبيه جنگلهاي عباس آباد شمال بود. دلم مي خواد...


مرا عهدي است با جانان كه تا جان در بدن دارم
هوادارن كويش را چو جان خويشتن دارم

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

مواظب افكارتان باشيد

سلام
از صبح كه بلند مي شيم فكرهاي مختلفي به ذهنمون مي ياد ، ياد كارهايي كه بايد انجام بشه مي افتيم ، ياد خانواده مون ، ياد پدرومادر و شايدم دوستان صميمي قديم كه خيلي وقته خبري ازشون نيست. خلاصه تا شب بشه كلي فكر جورواجور مي ياد تو ذهن ومي ره ولي بدتر از همه افكار منفيه كه مخربه . تو ذهن لونه مي كنه و اراده و اشتياق رو از بين مي بره . مثلا وقتي مي خواي يه كار جديد شروع كني هزار بار مي گي يعني موفق مي شم ؟ يعني مي شه؟
مثلا مي خواي درس بخوني هزار بار مي گي اين مطلب رو ياد مي گيرم؟ يادم مي مونه؟ نه اصلا ياد نمي گيرم و موفق نمي شم.
واقعا اثر افكار منفي خيلي زياده ، من كه بارها در معرض بلاهاي آن قرار گرفتم : مثلا كتاب و باز مي كنم مي بينم تمركز ندارم ، دوباره مي بندم وهمش به اين فكر مي كنم كه درس نخوندم ، حالا چي مي شه ، حالا چي كار كنم ، قبلا كه شاگرد مدرسه بودم دلمشغولي نداشتم و فقط به درس فكر مي كردم ولي الان بايد به همه چي فكركنم و ديگه جايي براي درس نمي مونه . مثلا فكر مي كنم من هميشه دوست داشتم برم يه كشور پيشرفته و در بهترين دانشگاه ها ادامه تحصيل بدم و دكترا بگيرم و حالا كه كانادا رو انتخاب كردم ودر مسيرش قرار گرفتم ، نكنه اصلا نتونم وارد دانشگاه بشم ، نكنه زندگي ام خداي نكرده خراب بشه ، نكنه دلتنگي مريضم كنه ، نكنه بي پول بشم و هزار فكر منفي ديگه ...
اما بازهم تجربه به من نشون داده كه نبايد در اين وضعيت بمونم ، بايد روحيه و اعتماد بنفسم را حفظ كنم ، بايد ايمانم را بخدا بيشتر كنم و با تمام وجود به او توكل كنم . خدايا خودت گفتي كه اگر من حركت كنم به من بركت مي دهي ، خدايا من مي خواهم زندگي مون را بهتر كنم ، مي خواهم همراه با همسرم ادامه تحصيل بدهيم و پيشرفت كنيم ، سرزمينهاي جديد را ببينيم ، تجربه هاي جديد بكنيم ، با مردم و فرهنگهاي مختلف آشنا بشيم. دوست دارم پدر و مادرهامون را هم بياريم پيش خودمون و اونها هم تجربه هاي جديد كنند . ما نبايد محكوم باشيم كه تا آخر عمرمون فقط يه محيط زندگي را تجربه كنيم. نمي خواهم پلهاي پشت سرم را خراب كنم ، دوست دارم هر وقت اراده كرديم بتونم برگرديم ، ولي الان اراده مي كنيم اينجا نباشيم.
وقتي اهدافم را تو ذهنم مرور مي كنم كم كم انرژي مي گيرم و پاهام براي حركت به جلو تقويت مي شوند ، البته گاهي سخنان بزرگان و حكايتهايي كه سرشار از انرژي مثبت هستند كمك بزرگي براي بهتر شدن حالم مي كنند و سعي مي كنم بپذيرم كه ما هم مي توانيم نگاهمون را تغيير بدهيم.
يادمه به دكتر پوستم گفتم هر وقت دچار استرس مي شم صورتم بهم مي ريزه ، چي كاركنم؟ جواب خيلي قشنگي داد كه من مدتهاست بهش فكر مي كنم ، او گفت كه ما نمي تونيم اتفاقات استرس زاي محيط را كنترل كنيم و اين اتفاقات ناخوشايند به مرور روي جسم و روح ما اثر مي گذارند . ولي مي توانيم اثر پذيريمون را كاهش بدهيم و بيش از حد با افكارمون بخودمون استرس وارد نكنيم . هيچ كس به آسيب پذير بودن ما اهميت زيادي نمي دهد و اين ما هستيم كه داريم عذاب مي كشيم. ( فكر كنم اون روز خانم دكتر كتاب روانشناسي خونده بود)
بهرحال مهمترين كار مهم ما اينه كه مواظب افكار منفي باشيم و اونها را از خودمون دور كنيم.

مواظب افكارتان باشيد ، آنها به كلمات تبديل مي شوند
مواظب كلماتي كه به زبان مي آوريد باشيد، آنها به رفتار تبديل مي شوند
مواظب رفتارتان باشيد ، آنها به عادت هايتان تبديل مي شوند
مواظب عادت هايتان باشيد ، آنها شخصيت شما را شكل مي دهند
مواظب شخصيت تان باشيد ، چون سرنوشت شما را مي سازند
.

۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

شرح حال ما

سلام
اين روزها در تهران خبري از زمستان نيست . هوا گرم شده گاهي پائيزيه و گاهي بهاري ولي اصلا زمستاني نيست. اين مسئله مردم تهران را نگران كرده چون باز تابستان كه بشه بي آبي و خشكسالي و گاهي هم كمبود برق دامنگير مي شه. پس اي فصل زمستان لطفا همون زمستان باش و بر شهر تهران كمي تا مقداري برف و باران نازل كن و اين هواي بسيار آلوده و كثيف را تميز كن و شهرم را از كثيفي ها و زشتيها پاك گردان . الهي آمين

حال ما در اين روزها هم مثل هميشه در نوسان است ، گاهي خنده ، گاهي گريه ، گاهي اضطراب و گاهي هم بي تفاوت به اطراف. خودمون را با خوندن زبان انگليسي مشغول كرده ايم . اي كاش همون موقع كه آيلتس جنرال امتحان داده بودم براي آكادميك هم شركت مي كردم و راحت مي شدم . از الان بايد به فكر ثبت نام آكادميك در سنجش باشم . در ضمن براي كارهاي دندانپزشكي هم اقدام كرديم كه بهتره قبل از سال جديد تموم بشه و خيالمون راحت بشه.
اين هم شرح حال ما تا به امروز .به اميد سلامتي و خبرهاي خوش.
راستي اين سايت اطلاعات مفيدي را در مورد روزهاي اول زندگي و اقامت در انتاريو به زبان فارسي مي ده. با تشكر از دوست خوبم سميراـ ما و كانادا كه اين سايت را در وبلاگش گذاشته بود.

سوزدل ، اشك روان ، آه سحر، ناله شب
اين همه از نظر لطف شما مي بينم