۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

سفرنامه هند . شهر دوم جيپور

بعد از حدود 7 ساعت اتوبوس سواري در جاده هايي كه رانندگي توش مثل بازي هاي كامپيوتري مي مونه ، بالاخره رسيديم جيپور. جاده ها كاملا بي نظير هستند اولا كه ماشينها راست فرمان هستند و بايد از سمت چپ حركت كنند كه همين موضوع موجب گيج شدن ما مي شد. مثلا براي سوار شدن اتوبوس همش مي خواستيم از طرف راننده سوار شيم يا براي گذشتن از خيابان نمي دونستيم كدوم طرف را نگاه كنيم. البته بماند كه در هند از همه طرف ماشين و موتور و ريكشا مي ياد . مثلا مي بيني كه در لاين سرعت يه ارابه با سرعت 20 كيلومتر در حركته و راه رو بسته و يا از همه بدتر باز هم در همون مثلا لاين سرعت ناگهان يك كاميون از روبرو مي ياد به طرفت و اگر ايران بود كه 100 درصد با هم شاخ به شاخ مي شدند . ولي خوب اينجا هند است و همه عادت دارند و اتوبوس ما بايد سرعتش را كم كنه و بره كنار و به كسي كه داره از روبرو خلاف مي ياد راه بده . واقعا كه مسخره است.
خلاصه ما به شهر جيپور شهر راجه ها و ماهاراجه ها رسيديم در ايالت راجستان . و در هتل Four Points By Sheraton اقامت كرديم. از مكانهاي ديدني قلعه آمبر است كه چون در بلندي قرار داشت سوار جيپ شديم و اين قلعه زيبا را بازديد كرديم . بعد هم يكي از كاخ هاي يك ماهاراجه را ديديم كه جناب ماهاراجه و خانواده اش در گوشه اي از كاخ زندگي مي كنند و بخش ديگر كاخ مثل موزه براي بازديد مردم آزاد است.اونجا موسيقي زنده هم اجرا مي شد كه جالب بود.
برنامه بعدي ديدن رصد خانه معروف شهر بود كه قدمت زيادي داشت و ساعت و تقويم را به كمك تابش خورشيد نشان مي داد. آخر از همه هم كاخ بادها يا هوامحل را ديديم كه سمبل شهر جيپور است.برنامه اختياري شب هم شركت در پاركي كه اسمش يادم نيست به همراه شام بود كه موزه فرهنگي هند حساب مي شد. يعني در هر قسمت از پارك خونه هاي قديمي به همراه شغلهاي هند قديم شبيه سازي شده بود ، آهنگري ، فال بيني ، جادو و جمبل ، كف بيني ، كفش سازي ، شعبده بازي و ... هم بصورت ماكت و هم بصورت واقعي افرادي به انجام اين كارها مشغول بودند. يك طرف ديگر مي شد فيل سواري ، شتر سواري و اسب سواري كني ، در طرف ديگر قايق سواري و نشانه گيري با اسلحه و ... ( براي اولين بار سوار فيل شديم ) خلاصه شهر شلوغي رو درست كرده بودند كه در هر طرف رقص و آواز هندي و سنتي به چشم مي خورد. ما از اين شهر قديمي خيلي خوشمون اومد و سعي كرديم همه قسمتهاش رو ببينيم و عكس بگيريم. شام هم ساعت 10:30 توي رستوران رويال در همين پارك برامون رزرو شده بود كه مثل سفره خونه سنتي خودمون بود ولي از ديزي خوشمزه خبري نبود. 10 مدل غذا براي هر نفر آوردند و يه چيزي شبيه حليم كه شكر زده بودند كه من فقط تونستم نون و حليم بخورم. بستني و شيريني مخصوص هم آوردند كه خوشبختانه خوشمزه بودند . البته محيط رستوران خيلي عجيب و متفاوت بود. چراغها همه خاموش بود و روي ميزها شمع روشن بود. ما واقعا تحت تاثير فضاي پر از شمع و فانوس ، بوي عود ، صداي موسيقي سنتي كه زنده اجرا مي شد و لباس گارسنها كه پر از رنگ و زرق و برق بودند قرار گرفته بوديم. شب كاملا متفاوتي بود.

۴ نظر:

Diary Of A Stranger گفت...

تو پست قبلی برات کامنت گذاشته بودم نمی دونم چرا ثبت نشده!!!
به نظر من سفر به هند با اینکه سختی های خاص خودش رو داره بسیار تجربه جالب و تکرار نشدنی :)

Mary گفت...

به بادداشت هاي يك بيگانه
سلام
بيگانه جان نظر شما را در مورد هند و جادهاي داغون و امان از بوق را در پست ما از هند برگشتيم ثبت كردم. مگه مي شه از قلم بيافته.
در ضمن خوشحالم كه به مراحل هيجان انگيز پاياني مهاجرت رسيدي

forgani گفت...

خيلي ممنون از سفرنامه شما
من ميخواهم امسال اگوست از براي ۱۵ روز المان به هند بروم چند تا سوال داشتم
دهلي .... اگرا ..... Jaipur

قصد دارم هرشهر ۵ روز بمانم
چقدر پول بايد چنج کنم در فرودگاه
ايا هتل بايد رزور کرد
مترو فرودگاه دهلي اندازي شده
هتل ۳ ستاره با يک دوش چقدره در محل
در کدام محل بهتره هتل گرفت
من از شما متشکرم

Mary گفت...

به forgani:
سلام
راستش اصلا هتل 3 ستاره خوب نیست . بهتره جای تمیز و مرتبی را بگیرید و از قبل رزرو کنید. هرچی پول بیشتری داشته باشبد رفاه بالاتری خواهید داشت و من نمی تونم دقیق بگم چقدر.چون بستگی به شما داره که چقدر می خواهید خرج کنید.سفر خوش