۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

ما بعد از 2 سال

سلام

 امیدوارم حال همگی خوب باشه وهنوز انرژیی برای خوندن وبلاگ های مهاجرت وجود داشته باشه . ما بعد از دوسال از فایل نامبرمون همچنان منتظریم و به تازگی در سایت دیدم که این پراسس شدیم . تا حالا ایمیل پیگیری نزدیم و پرونده مون همچنان در دمشق جا خوش کرده . فقط باید به آینده چشم دوخت و زندگی کرد.به امید روزهای بهتر

۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبه

اين روزها ....

سلام به دوستان خوب

خيلي وقته كه دوست دارم مطلب جديدي پيدا بشه كه بخوام تو وبلاگم ثبتش كنم و ولي افسوس به غير از اينكه فهميديم الويت كانادا براي پذيرش مهاجر ، رشته هاي 29 شغله است و رشته هاي 38 تايي رفتن تو بك لاگ كه شايد سالها خاك بخورند ، ديگه خبري نيست . هر چند مي تونه اين خبر اينقدر هولناك باشه كه زندگي من و خيلي از منتظران را تحت تاثير قرار بده  ولي انگار هنوز باورش نكردم. چند روز پيش از دفتر وكيلم تماس گرفتند و گقتند كه طبق پيگيري هاي آقاي دكتر .... مدت زمان بررسي پرونده هاي ما 24 ماه است . پرسيدم خوب شما كسي رو مي شناسيد كه اقدامي قابل توجه بعد از 24 ماه  روي پرونده اش صورت گرفته باشد؟ پاسخ دادند : خير .  خوب اين يعني كشك ، دوغ ، زرشك و خيلي چيزهاي ديگه....
من اين روزها چه مي كنم : گاهي غصه مي خورم ، اشك مي ريزم ، بي خيال مي شم ، خدا رو شكر مي كنم كه زنده و سلامتم و در كنار همسرم خوشبختم ، مي رم سراغ موسيقي و لذت مي برم ، چند روز بعد دوباره يادم مي افته و غصه مي خورم......

*** به دعا در ايام ماه رمضان خيلي اعتقاد دارم . مخصوصا شبهاي قدر. اميدوارم كمي به خدا نزديكتر بشم و آرامشم بيشتر بشه و با كمك خدا به اهدافم نزديكتر بشم.***

چه غصه هايي به خاطر اتفاقات بدي كه هرگز در زندگي ام پيش نيامد ، خوردم

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

هنر به زندگي ما بر مي گردد

سلام

اين روزها برنامه هاي جديدي براي زندگي در نظر گرفته ايم . ديگه هر لحظه منتظر خبري از مديكال نيستيم . چون حالا ها قصد اومدن نداره و فقط فكر ما رو زيادي مشغول كرده . اين طور كه توي سايت اپلاي ابراد خوندم نامه اي از سفارت به كسي كه 2 بار ايميل پيگيري زده بود رسيده و گفته كه ما خيلي بيش از نيازمون پرونده دريافت كرديم و پروسه بررسي ممكن است بيش از 2 سال طول بكشه  از طرفي الويت هم با رشته هاي جديده . پس ببينيد ما كجاي كاريم . خوب ما كه فعلا 18 ماه منتظريم ولي مي شناسم دوستاني كه 2 ساله منتظرند . پس بهتره ما به زندگي طبيعي خودمون برسيم تا شرايط خودش ما را به سمت سرنوشت هدايت كنه . و من در اين راستا چه مي كنم ؟ 2 برنامه آموزشي هنري براي خودم ترتيب دادم. كلاس پيانو و كلاس طراحي مي رم . با موسيقي از قبل آشنا هستم . از بچه گي عاشق ارگم بودم و نت خوني را از همون زمان ياد گرفتم . بعد در زمان دانشجويي يكسالي گيتار كار كردم ولي به اندازه ارگ برام جالب نبود . حالا ديدم كه از دست آيلتس خلاص شدم رفتم كلاس پيانو ثبت نام كردم و پيشرفتم هم خيلي خوب بوده . استاد متعجبه كه من زيادي علاقمندم و درسهاي جلوتر را خودم تمرين مي كنم . ولي من مي خوام اين مدتي كه با استرس وفشار گذروندم را با نواختن پيانو فراموش كنم . در مورد كلاس طراحي هم دليل جالبي دارم و اينكه من تاحالا هيچ كلاس طراحي نرفتم و نقاشي ام هم خوب نيست ولي نقاشي زيبا را دوست دارم . دلم خواست خودم را محك بزنم و ببينم آيا مي تونم يك نقاشي بكشم يا نه ؟ و با توجه به اينكه پدربزرگم نقاش بوده و هنرمند برجسته اي بوده آيا كوچكترين استعدادي در من وجود دارد؟ يا من فقط بلدم خوب درس بخونم؟ تا حالا فرصت سنجيدن خودم در زمينه طراحي نبوده ولي حالا يك ترم ثبت نام كردم و دارم بطري و كوزه مي كشم . تجربه جالبيه و چون تمركز مي خواد فكرم را از افكار منفي دور مي كنه و به خلق يك نصوير متمركز مي كنه . حتي اگر خيلي ابتدايي باشه ولي چون خودم كشيدم برام جالبه . استاد مي گه تو باهوش و مستعدي ولي نمي دونم چقدر به واقعيت نزديكه. مهم اينكه تازه فهميدم هنر چقدر آرامش بخشه  و چقدر درسهاي خشكي كه من در اين مدت خوندم روح را كسل مي كرده . چند تا تصميم بزرگتر هم گرفتم كه به مرور به محض مهيا شدن شرايط اجراشون مي كنم . به اميد شادي و خوشحالي

 

۱۳۹۰ خرداد ۱۹, پنجشنبه

شب آرزوها


سلام

امشب رو مي گن شب آرزوها ، گفتم بهانه ايه براي نوشتن و آرزو كردن . به اميد اينكه همه آرزوهاي خير و خوبمون براي خودمون و ديگران برآورده بشوند.
خدايا براي همه آرزوي سلامتي و خوشبختي و آرامش دارم . آرزو دارم كه هر روزمون بهتر از روز قبل باشه  و به موفقيت هاي بيشتري تو زندگي دست پيدا كنيم و بتونيم براي خودمون و خانواده مون و انسانهاي ديگه مفيد باشيم. آمين


**** 18 ماهه كه از تاريخ فايل نامبر دوم مي گذره و اين پراسس هم نشديم .

۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

ما همچنان در راه كانادا خواهيم ماند

سلام
مدتهاست كه انگيزه اي براي نوشتن در اين وبلاگ نيست . اين وبلاگ قرار بود خاطرات ما را در راه كانادا بازگو كند و اگر سرعت فرايند مهاجرت بيشتر از الان بود ، تنوع بيشتري پيدا مي كرد و مطالب براي ديگران مفيدتر هم مي شد. متاسفانه كه دفتر وكيل مي فرمايد كه پرونده ها از ماه مي 2009  تا الان ويزا نگرفته اند و چقدر دقيق مي گه با خودش . فقط نكته مهم اينه كه ما را همچنان در راه كانادا  باقي گذاشته و انگار تمومي نداره . لازم به گفتن نيست كه اين انتظار پوچ چقدر كشنده و مايوس كننده است و در حال نابود كردن انگيزه هاي قشنگيه كه داشتم.
بچه هاي فروم اپلاي ابراد نامه اعتراض آميز به وزير تهيه كردند كه مي خواهند روز 2 شنبه 9 خرداد ارسال كنند . براي توضيحات بيشتر به وبلاگ هاي :
http://nsdarya.blogspot.com/
 http://sanisa.blogfa.com/

مراجعه كنيد .
با اينكه ميلي براي نوشتن ندارم ولي به يادتون هستم . به اميد خبرهاي خوش

۱۳۹۰ اردیبهشت ۸, پنجشنبه

همیشه که خوشی نیست!!

سلام

این روزها خیلی خیلی آشفته هستم . وضعیت سفارت کانادا در دمشق از یک طرف و بلاتکلیفی زندگیم از طرف دیگه بهمون فشار می آره و دلم می خواد اینها رو بنویسم که یادم بمونه که به نظرم هیچ موقع زندگیم مثل الان آشفته نبودم ولی از یاد خدا غافل نشدم و هنوز به لطفش امیدوارم . ای کاش  مثل پارسال خرداد ماه می رفتیم به زیارت مسجد النبی و خانه خدا که من دوباره پر از آرامش و انرژی مثبت بشم. حیف عمرمون داره مثل برق و باد می گذره و من شدیدا احساس بیهودگی می کنم.
هر لحظه می گم باید از زندگی لذت ببرم ولی عوامل بیرونی که از دستم خارجه روی زندگیم اثر می گذاره ، ناراحتمون می کنه و ناامید می شیم از این همه مشکلات که یکدفعه ظهور میکنه. بعد یه ایمیل از عکسهای زلزله ژاپن و مردمش برام می یاد و انوقت یاد خدا می افتم و می گم خدایا شکرت که بلایای طبیعی وحشتناک تر از بلایای انسانی است. خدایا خودت یه راه حلی پیش روم بگذار تا از گرفتاری در بیام . خدایا دوست داریم ، خیلی زیاد.


بی تو بودن هایم ، با یاد با تو بودن می گذرد
با تو بودن هایم ، در هراس از بی تو بودن می گذرد
بی تو بودن هایم ، چه دیر می گذرد
با تو بودن هایم ، چه زود می گذرد
چه با تو ، چه بی تو ، این زمان است که می گذرد

۱۳۹۰ فروردین ۲۰, شنبه

انتظار در سال خرگوش


سلام به همه دوستان

سال دیگه ای آغاز شده مثل سالهای دیگه ولی برای من خیلی خیلی متفاوته . خیلی از انتظاراتمون در مورد مهاجرت براورده نشده و حتی خبر خوشی از پیشرفت کار افرادی که زودتر از ما اقدام کردند نشنیدم . این موضوع موجب ناراحتی و سردرگمی منتظران 2009 می شه . با گذشت 3 ماه از سال 2011 ، متاسفانه پرونده های تابستان 2009 بلاتکلیفند چه برسه به پرونده ما که دراواخر زمستان 2009 فایل نامبر دوم گرفتیم. در ضمن خبردار شدم که تعدادی از پرونده های 2010 مدیکال گرفتند . این یعنی چی ؟ بی توجهی به این همه متقاضی سال 2009؟ آیا ممکنه که به پرونده های ما اصلا توجهی نشه ؟ فقط خدا می دونه که چی می شه.

۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه

دعاي تحويل سال

پروردگارا
در اين دقايق پاياني سال ،
از تو مي خواهم كه بديها و زشتيهاي گذشته را بر من ببخشي
نامهرباني ها و نا شكري ها را در من از بين ببري
از تو مي خواهم كه فكر و روحم را آرامش بخشي
عشق و مهرباني ام را افزون كني
و لحظه لحظه عمرم را با يادت و قدرداني از نعمتهايت پر كني
پروردگارا
از تو مي خواهم كه روزگارم ، بهترين روز ، حالم را بهترين حال و شبم بهترين شب باشد.



آمين

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

15 ماه گذشت

سلام
به همه دوستان

كم كم به روزهاي پاياني سال 89 نزديك مي شيم و من فكر مي كردم سال 89 براي ما پر بار تر از اين ها باشه كه نبود. الان 15 ماه از فايل نامبر دوم ما مي گذره و هنوز هيچ خبري از تغيير وضعيت حتي بصورت ظاهري در سايت مهاجرت نيست چه برسه به اومدن مديكالمون و ويزا و ....
اين مسئله خيلي كش دار و طولاني شده و تمام برنامه هاي زندگي ما رو تحت تاثير قرار داده . مخصوصا ما كه هدف ادامه تحصيل در دانشگاه و گرفتن دكترا را تو برنامه مون داريم با گذشت زمان شرايطمون سخت تر مي شه. چون من معتقدم هر چيزي بايد تو زندگي جايگاه خودشو داشته باشه و تو زمان خودش انجام بشه ، مثلا بايد تو زمان مناسبي درس خوند و ازدواج كرد و بچه دار شد و به نظر من بهترين وقت براي درس خوندن دهه 20 تا 30 است و بعد از اون بهتره از درسي كه خونديم توي كار بهره برداري كنيم كه متاسفانه اين سالهاي طلايي داره براي من هدر مي شه و من هنوز اينجام و تنها دلخوشيم پس انداز كردن پوله . در ضمن همين پولي كه ما پس انداز مي كنيم با گرون شدن دلار كانادا روز به روز بي ارزش تر مي شه.
مادرم مي گه نگران نباش حتما خير و صلاحي هست كه اينقدر طولاني شده ، متاسفانه  دركش برام خيلي سخت شده . هر چند هميشه به حكمت خداوند متعقدم و دعام اين بوده كه خير و صلاح را برام پيش بياره تا بتونم به اهدافم برسم.
با اينكه انتظارم از امسال اتفاقات بهتري بود ولي بازم خداروشكر كه امسال سلامتي داشتيم و اميدوارم سال بعد برامون سال بهتري باشه.
به اميد خبر مديكال دوستان مهاجر

۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

نتيجه آيلتس آكادميك

سلام

بعد از چند ماه زبان خوندن نتيجه امتحانم اومد:

ليسنينگ : 8
اسپيكينگ : 7.5
ريدينگ : 6.5
رايتينگ :6.5
اورال: 7


اين يعني من تا 2 سال راحتم و مي تونم براي دانشگاههاي كانادا اپلاي كنم . الان هم دارم همين كار را مي كنم و مداركم را براي اپلاي آماده مي كنم.

من براي آيلتس آكادميك كلاس نرفتم فقط كتابهاي زير را خودم خوندم:

 Vocabulary For Ielts
Ielts On Track
Test Builder
Cambridge 1-7



اميدوارم زودتر خبر مديكال بچه ها را بشنويم . ما كه از مرز 14 ماه انتظار بعد از فايل نامبر 2 هم گذشته ايم  و فعلا با شيريني نمره آيلتس آكادميك خوشيم.





۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

دل نوشته (2)

رود خروشان

در آن ده زيبا  
در آن ده كوچك
بين دو بيد مجنون
رود خروشاني است
رودي كه زلال و پاك است
همچون نگين رخشان
رودي كه صدايش
لالايي درختان
رودي كه مهربان است
با دوستان و ياران
گاهي غرنده و تيز
گاهي نرم و آرام
رود آبي و صاف
به رنگ آسماني است
رود پر خروش ده
به رنگ لاجوردي است

**اين مطلب را در سن 12 سالگي گفته ام**

۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه

دل نوشته (1)

كودكي

كودكي زيباست
كودكي روياست
مي توان گفت كودكي روياي زيبايي است
كودكي پر از عشق است
عشق به زيباييهاست
كودكي عالمي است بي پايان
كودكي را مي توان در نگاه خوبيها جست
كودكي را مي توان با لبخند زيبايي نشان داد
آري كودك شدن آسان است
كودكي را مي توان احساس كرد
كودكي را مي توان به ياد آورد
به ياد آورد آن روزهاي خوش را
آن روزهاي كودكي كه رفتند و برنگشتند
افسوس كه روزهاي كودكيم سپري شدند و رفتند

*** اين مطلب را در سن 12 سالگي نوشتم ***

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

سلامی دوباره

سلام
امیدوارم حال همتون خوب باشه.
من امتحان آيلتس آكادميك ( روز 5 شنبه 7 بهمن ) در سازمان سنجش را دادم و همانطور كه همه مي دونيد خيلي خسته كننده بود واينكه در آخر امتحان از گرماي سالن كلافه شده بودم و گردنم هم درد گرفته بود . در كل به نظرم امتحان خوبي بود و فقط يكي از ريدينگ ها به نظرم سخت اومد و لغات جديد و سخت داشت كه متاسفانه مجبور شدم با شك وترديد چند تا تست را جواب بدم. حالا بايد منتظر نتايج باشم.
توي اين مدت دلم براي نوشتن وبلاگم تنگ شده بود ولي گاهي به وبلاگ دوستان سر مي زدم و كم و بيش از احوالاتشون با خبرم . نكته مهم اين بوده كه هنوزخبر مديكال از هيچ كس نشنيدم و فقط تغيير وضعيت يك سري از افراد در سايت به اين پراسس رافهميدم كه اونهم خيلي مشكوك به نظر مي رسه . مخصوصا جلیله جون نگران تغییر وضعیت شون در سایت هستند و اين اطلاعات را درفروم اپلاي ابراد مي تونيد بدست بياريد . 
بهرحال کمی آرامش بهم برگشته و امیدوارم که به این زودی ها از بین نره .

هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم