۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

بوي ماه مهر از سوي خزر

سلام

شروع پاييز را با يك مسافرت 3 روزه به شمال آغاز كرديم. هوا بسيار لطيف و زيبا ، جاده هم خلوت و ايمن بود. دريا هم بيقرار ديدن ما بود و البته ما هم دلمون براش تنگ شده بود. 3 سال بود كه سمتش نرفته بوديم. يه جورايي با شمال قهر كرده بوديم از بس راهش شلوغ بود و پر از مسافر و همهمه و ساحل درياش كثيف و آلوده بود . دوران عقد مون چند باري دسته جمعي با خانواده هامون شهرهاي چالوس و رامسر و نور و بندر انزلي و رشت و لاهيجان و فومن وآستارا و ماسوله را رفته بوديم ولي بعد از عروسي مون قرار گذاشتيم ديگه تو گرماي زياد و شلوغي شمال نريم. ولي امسال تابستون دلم هواي درياي شمال رو كرده بود . پس تصميم گرفتيم وقتي خطه سرسبز شمال از مسافر خالي شد و آرامش بهش حكمفرما شد بريم ديدنش. واي كه چقدر زيبا و آرامش بخش بود. يه سوئيت با تراس رو به دريا گرفتيم با ساحل اختصاصي. هوا نيمه ابري بود و صداي دريا همه جا به گوش مي رسيد . در اون زمان اعتراف كردم كه چقدر خوشحالم كه از تكنولوژي اينترنت دوريم و اخبار مربوط به كانادا را دنبال نمي كنيم.

الان كه دوباره به اين دنياي انتظار مديكال برگشتم و وبلاگ ها را خوندم متوجه شدم مديكال ساحل كانادا اومده كه خيلي خيلي خوشحال شدم . البته انتظارشون خيلي طولاني شده بود ولي بهرحال خبر خوبي بود.

اميدوارم خبرهاي خوب بيشتري بشنويم .



به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود

که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود


دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی

ز نامساعدی بختش اندکی گله بود


بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن

به خنده گفت کی ات با من این معامله بود

۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه

سايت تبليغات رايگان در كانادا

سلام به همه دوستان

امروز فهميدم كه يكي از دوستان وبلاگي به نام راديوفارسي كانادا تصميم گرفته براي قويتر كردن پيوند ايراني هاي مقيم كانادا و كمك كردن بيشتر به هموطن هاش يه سايت به نام  هاب مال درست كنه تا همه بتونند به راحتي كالاها و خدماتشون را بصورت رايگان تبليغ كنند . اين سايت تازه تاسيسه و به كمك شما دوستان احتياج داره تا هر چه بيشتر پربار بشه و به هدفش كه اطلاع رساني سريع و درست به مهاجران محترمه برسه. پس لطفا يه سري بزنيد تا بعدا بتونيم به عنوان يك منبع مفيد ازش استفاده كنيم.



۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

جملات ماندگار

جملات زيباي زير از دكتر علي شريعتي است . حرفهايي كه با گذشت زمان كهنه نشده است.....

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !

انسان مجبور نیست حقایق را بگوید ولی مجبور است چیزی را که می گوید حقیقت داشته باشد

خداوندا من با تمام کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و آن هم خدای است که من دارم و تو نداری

هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم . .

خدایا هر که را عقل دادی ، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی ، چه دادی؟؟؟