۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

دفتر دمشق خيلي تنبله!

سلامي به گرمي تابستان

چقدر هواي تهران گرم شده و دم كرده . روزه داران محترم خدابهتون قوت و قدرت بده كه اين شرايط سخت را تحمل مي كنيد. من كه توي اين گرما ، سينوس هام چرك كرده و نزديك 2 هفته است دارم آنتي بيوتيك هاي قوي مي خورم كه شايد بهتر بشوم ولي امروز بازم گلوم درد گرفته . خدايا خودت به ما كمك كن كه شادتر زندگي كنيم .

با فروم كانادا ويزا    تازه آشنا شدم . رفتم توش يه جستجويي كردم و ديدم بعله كساني كه با من سپتامبر 2009 فايلشون را باز كردند و البته از دفاتري بغير از دمشق هستند مثل بوفالو و مانيلا ، ويزاهاشون راهم گرفتند . خيلي سريع و درست مطابق زماني كه خود سفارت ادعا كرده بود. خوب خوش به حالشان .....

حالا متقاضيان محترم هموطن من به علت اپلاي كردن به دفتر دمشق كه خودش بزرگترين جرمشون حساب مي شه بايد مرز 12 ماه رو كه رد كنند هيچ ، شايد 15 ماه بيشتر راهم تجربه كنند ، كه چي ؟ تازه مديكالشون بياد و شايد هم مثل ساحل كانادا پاكت خالي از مديكالشون بياد . واي خدايا چقدر مسخره است......

ايميل هاي پيگيري دوستان هم جوابي جز صبور باشيد ، شما در مرحله بك گراند چك هستيد ، نداره .

درسته كه ما جهان سوم هستيم ولي اي كاش با همه جهان سوم ها يه جور برخورد كنند. يا از اول به ما بگن جهان چهارم شايد توقعاتمون را پايين تر بياريم . آخه اون فليپينيه خونش كه از من رنگين تر نيست تازه چشمهاي من درشت تر هم هست. مثل اينكه امروز حالم خوب نيست دارم مي زنم جاده خاكي...

خدايا در اين ماه مبارك همه بيماران جسمي و روحي و عقلي را لباس عافيت بپوشان . آمين

۱۱ نظر:

جلیله گفت...

وای ماری جان کلی خندیدم برای این جمله آخریت که گفتی تازه چشم من درشت تر هم هست!!!!!
واقعا اینطوره! عزیز من مشکل اصلا قیافه ما نیست مشکل قیافه از ما بهترانه!!!!!

راسیتی بحث قیافه شد یاد یه خاطره دوستم افتادم.
دوستم میخواست برای ویزای آمریکا اقدام کنه. خواهرش اونجا بود و ایشون با برادرش رفتن ترکیه برای ویزا. دوستم سبزه و چشم و ابرو مشکی و به باباش رفته و برادرش قد بلند و بلوند و چشم رنگی که به مامانش رفته!!!

سفارت کلی گیر الکی به دوستم دادو در نهایت ویزا نداد در حالیکه خواهرش برای ایشون دعوتنامه داده بود و نه برای داداششون. چون داداشه کوچیک تر بود و اصلا اون موقع قصد نداشت بره!!!
در آخرین لحظات آفیسره رو میکنه به داداشه و میگه آقا شما دوست داری بری بهتون ویزا بدم؟؟؟؟!!!!!!

خلاصه چشمهای دوستم 4 تا شد و خودش میگه اونجا فهمیدن قیافه چقدر تو دید اینها تاثیر داره.

جالبه که یه بار هم جایی خوندم که بن لادن برای اینکه یه سری نیروهای خاصش بدلیل ظاهر مشکوک به نظر نرسن، آگهی استخدام نیروهای با ظاهر غربی داده بوده!!!!

ببخشید زیاد شد. نمیدونم چرا یاد این خاطره افتادم.

بهمن گفت...

سلام
شاید آفیسرهای دمشق تنبل نباشن و تعداد پرونده هایی که به دفتر دمشق رسیده خیلی بیشتر باشه.
شما می دونین که تا همین چند ماه پیش دمشق اینطوری نبود. من که شنیدم به خاطر حوادث سیاسی سال گذشته یه دفعه حجم پرونده های باز شده در دفتر دمشق خیلی زیاد شده.
در ضمن در مورد مساله ساحل کانادا به اندازه شما مطمئن نیستم. چون ایشون گفتن که وکیل بهشون اینطوری گفته و خودشون نامه رو ندیدن.

Mary گفت...

به جليله :
سلام
عزيزم من تازگي موهامو بلوند كردم .اگر لازم باشه لنز سبز هم مي خرم. يعني تاثير داره ؟ هاهاهاها

Mary گفت...

به بهمن:
سلام
من هم با شما موافقم كه يكدفعه پرونده هاي دمشق زياد شد ولي مثل اينكه اونها هم روي بك گراندچك خيلي اذيت مي كنند. به اميد خبرهاي خوب...

کاوه گفت...

من به تازگی وبلاگ شما رو دیدم و امیدوارم در راهی که شروع کرده اید موفق باشید و زودتر جواب مثبت از دمشق به دستتون برسه

معصوم گفت...

سلام ماری جون.امیدوارم شاد باشی. برام یه سوال پیش اومده اینکه من توی این مملکت گل و بلبل نظام جدید درس خوندم.نمیدونم در جریان هستید یا نه.مااول 3 سال درس خوندیم که یه کاغذ بهمون دادن تحت عنوان گواهینامه پایان تحصیلات متوسطه . بعدش برای سال چهارم یه کنکور دادیم در سال 1375 که وارد مرحله پیش دانشگاهی شدیم (که البته الان دیگه این کنکور رو نمیدن)و یک سال دیگه درس خوندیم که یه کاغذدیگه بهمون دادن تحت عنوان گواهینامه پایان دوره پیش دانشگاهی.حالا به نطر شما من برای دوره پیش دانشگاهی باید ترجمه ریز نمراتم رو هم بفرستم یا نه؟؟؟؟؟؟؟لطفا کمکم کنید.

Mary گفت...

به كاوه :
سلام
ممنون كه به وبلاگم سر زدي. موفق باشي

Mary گفت...

به معصوم:
سلام
من هم نظام جديد درس خوندم . فقط بايد گواهينامه ديپلم را ترجمه كني و ديگه نيازي به ريز نمرات ديپلم نيست. با پيش دانشگاهي هم كاري نداشته باش. چرا زودتر مداركت را نمي فرستي ؟ هرچه سريعتر بهتر...

مانا گفت...

سلام من که از دست این سفارت دمشق آخرش دق می کنم !!!!!!

رها گفت...

سلام و درود.

از وبلاگ شما لذت بردم. اميدوارم به زودي با شادي و سلامت از انتظاردربياييد...به ما هم سر بزنيد...ما در اول راهيم....

Mary گفت...

به رها:
سلام
ممنون كه اومدي به وبلاگم. تولدت هم مبارك.شاد باشي